سپندارمذگان روز عشق ایرانی

سپندارمذگان روز عشق ایرانی

مردم ایران از جمله مردمانی بودند که زندگیشان را با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های مختلف جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی زندگی می کردند. این جشن ها نشان دهنده ی فرهنگ، نحوه‌ی زندگی، خلق و خوی، فلسفه‌ی حیات و کلا جهان‌بینی ایرانیان باستان است. از آن‌جایی که ما با فرهنگ باستانی خود ناآشناییم، شکوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است.

سپندارمذگان یا اسپندگان یا اسفندارمذگان روز عاشقان و دلدادگان است، سپندارمذگان یکی از جشن های ایران باستان است که در روز ۵ اسفند برگزار می‌شود. در تقویم جدید ایرانیان چون 6 ماه اول سال 31 روزه هستند بنابراین برخی معتقدند باید این روز را در 29 بهمن جشن بگیرند.این جشن ریشه در شاهنشاهی هخامنشی دارد. در آثارالباقیه که توسط ابوریحان بیرونی نوشته شده است آمده است که ایرانیان باستان، پنجم اسفند را روز عاشقان و دلدادگان، می‌دانستند.

سپندارمذگان روز عشق ایرانی
سپندارمذگان روز عشق ایرانی

در گاه‌شماری یزدگردی (ساسانی) و گاه‌شماری اوستایی نو هر ماه ۳۰ روز بوده است و ۵ روز به آخر سال اضافه می‌شده است. در این تقویم هر روزی از ماه به جای اعداد، اسم مخصوصی دارد و در روزی که اسم ماه و روز با یکدیگر همسان می‌شود جشنی برگزار می‌شود. روز ۵ ام هر ماه اسپند نامیده می‌شود و در ۵ ام ماه اسپند چشن سپندارمذگان برگزار می‌شود. این روش نامگذاری ۳۰ روز ماه به دلیل داشتن فقط ۳۰ اسم برای هر روز از ماه با گاه‌شماری هجری خورشیدی با ماه های ۳۱ روزه هماهنگی و امکان تعریف ندارد.

سپندارمذگان

در زبان فارسی امروز واژه اسفند، از واژه پهلوی سپندارمت-Spandarmat و اوستایی سپِنتَه آرمَئی تی-SpentaArmaiti گرفته شده است.برزیگران نام دیگر جشن سپندارمذگان است.

در روز اسپندگان چند جشن با مراسماتی خاص برگزار می شود. اول آنان جشن مردگیران یا جشن مژدگیران بود که ویژه زنان بود. در این روز مردان برای زنان هدیه هایی مانند گل،زیورآلات ، لباس و غیره می‌خریدند و از آنان قدردانی می‌کردند. امروزه نیز بیشترین جنبه مورد تاکید در اسپندگان قدردانی از زنان است. در زمان گذشته چنان که ابوریحان روایت کرده‌است. مردم کارهای دیگری هم می‌کردند چون آیین‌های جادویی برای دورکردن خرفستران. اما ابوریحان این آیین‌ها را تازه و نااصیل خوانده‌است.

اهمیت مفهوم عشق، مقام زن و جایگاه زمین در فرهنگ ایرانی

زنان در فرهنگ ایران باستان از جایگاه والایی برخوردار بوده‌اند. همیشه میان زن و زمین به عنوان دو عنصر حیات‌بخش در جامعه پیوند برقرار بوده و این دو از سوی مردان مورد ستایش قرار می‌گرفتند. زمین در آن دوران که عصر کشاورزی و یکجانشینی بود، مایحتاج موردنیاز زندگی را برای خانواده‌ها تامین می‌کرد و زنان نیز با باروری و فعالیت در زمین و خانه بقای نسل‌ها و تربیت فرزندان را به عهده داشتند. در ایران دختر اجازه انتخاب میان خواستگاران را داشت که در آن زمان در مقایسه با فرهنگ آن روز اقدام بسیار پیشروانه‌ای بود.

در اوستا نشان داده شده است که وقتی برای دختر زرتشت خواستگار می‌آید، زرتشت از دخترش می‌خواهد که اگر آن مرد را دوست دارد و او را منطبق بر افکار و گفتار و کردار نیک می‌بیند و او را شایسته خود می‌داند خواستگار را به همسری برگزیند.

شعر سیاوش تهرانی درباره سپندارمذگان

روز اسپندارمزد ز اسفندماه
دوستت دارم بگو با هر نگاه
دوستت دارم ز دریا بیشتر
از زمین و از کهکشان‌ها بیشتر
دوستت دارم تو در جان منی
پاره‌ای از جان ایران منی

شاخه‌ای گل پیش دلدارت ببر
بوسه‌ای از گونه‌ی یارت بخر
سیب سرخی هم فراهم آوریم
هر یکی یک بوسه بر رویش زنیم
کین نمادی گشته از اسفندگان
دوستت دارم فراوان تر ز جان

دلبرم ای ماه ایرانی‌ نژاد
سرزمینت را مبر هرگز ز یاد
کین زمین جای سپند مهر بود
جای نیکویان روشن چهر بود
این چنین کن تا که چون بی‌ مایگان
ره نپویی بر ره بیگانگان
سرزمیت را بکوش آباد کن
روز و شب از فر ایران یاد کن

دیدگاهتان را بنویسید